امروز یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دسته بندی سایت
برچسب های مهم
پیوند ها
سکینه هنوز در راهرو نشسته بود . به نقطۀ نامعلومی چشم دوخته بود و افکارش مشغول بود. برخلاف چهرۀ آرامش روحش ناآرام بود. نه قدرت تحرک داشت و نه حوصلۀ انجام هیچ کاری را. سولماز یونیفرمش را بیرون آورد و به طرف سکینه رفت. دلش به حال او میسوخت. اگر چه در ابتدا به او حسادت میکرد اما وقتی خودش را با او مقایسه میکرد. میفهمید که او عاشق فریدون نبوده بلکه عشقی که از آن دم میزد هوسی بیش نبود. هوسی که بخاطر زیبایی فریدون دل بستهاش شده بود. دستش را روی شانۀ سکینه گذاشت خم شد و در گوشی به او گفت: سکینه جان چرا به دیدنش نمیروی؟ بلند شو او حتماً صدای تو را میشنود، اگر تو با او حرف بزنی خوشحال میشود.
سکینه به سردی پرسید: چه کار کردی؟ توانستی کاری بکنی؟
- به تمام بیمارستانها سر زدیم هیچ موردی در خصوص قلب اهدایی نداشتند، در چند شهر از طریق پدرم و دوستهایش جستجو کردیم ولی فایده نداشت. فریبا با دوستهای خانوادگیشان در شهرهای مختلف تماس گرفت و از آنها خواست که همۀ بیمارستانها را بگردند ولی باز هم بیفایده بود... سکینه جان بخدا پیدا کردن این چنین موردی خیلی سخت است.
پزشک جراح مقابل آنها ایستاد عینکش را بالاتر کشید و با نگاه پرسشگری سکینه را برانداز کرد. سپس گفت: میخواهیم بیمار را از پمپ خارج کنیم، از نظر شما که ایرادی ندارد؟
سکینه برآشفت. دیوانهوار فریاد زد: حق ندارید این کار را بکنید. آقای دکتر شما این کار را نمیکنید.
- شما بهتر از من میدانید که فایده ندارد یک نوع وقت تلف کردن است. تخت و تجهیزات او را لازم داریم. نمیتوانیم به انتظار او بنشینیم او یک مرده است که به زور نفس میکشد.
- نمرده خودتان میدانید. دکتر مغز او کار میکند، نفس میکشد، او زنده است.
- تعجب میکنم خانم عبدالملکی شما چرا تا این اندازه پریشان هستید، شما آدم منطقی بودید ولی اکنون حرفهایتان بویی از منطق نبرده میدانید که انسان بدون قلب زنده نمیماند، ولی باز هم اصرار میکنید وقتمان را بابت یک بیمار غیر قابل درمان هدر بدهیم.
سکینه به التماس افتاد بود: خواهش میکنم آقای دکتر فقط امشب، فقط امشب، اگر قلب اهدایی برایش پیدا نشد قول میدهم در مقابل خواستۀ شما چیزی نمیگویم.
پزشک سری تکان داد و گفت: فقط امشب، اگرچه امیدی نیست تا فردا زنده بماند.
بعد از دور شدن پزشک سکینه برخاست، نگاه درماندهای به سولماز انداخت و به طرف اتاق آی سی یو رفت مقابل در ایستاد. تمام بدنش از عرق خیس شده بود. صدای نفسهای بلند خودش را میشنید.
کفشهایش را بیرون آورد و دمپایی پوشید. داخل اتاق شد. زیر آن همه دستگاه صورت ماه رویش پیدا بود. دستانش را روی دست سرد او گذاشت و در حالی که گریه میکرد گفت: تازه فهمیدهام که چقدر دوستت دارم. نمیدانم بعد از تو چه اتفاقی برایم میافتد. من هیچوقت امیدم را از دست ندادهام ولی اگر تو نباشی نمیدانم با چه امیدی زندگی کنم. اگر خدا بخواهد تو زنده میمانی و اگر نخواهد... راضیام به رضایش. میدانم امتحانم میکند و چه قدر سخت مرا آزمود. میترسم در این آزمون سربلند بیرون نیایم... گفته بودی در قلبت جا دارم حالا که قلبت از کار افتاده دیگر جایی ندارم؟ یعنی مرا فراموش کردهای ؟ اگر این این اتفاق هم بیافتد مهم نیست تو فقط زنده بمان چون تو در تمام وجود من جاداری در قلبم و در تک تک سلولهای بدنم. تازه فهمیدهام خدای من چقدر تواناست. چقدر بزرگ و قدرتمند است. تازه فهمیدهام چقدر دانا و حکیم است، کاری که او میکند از عهدۀ هیچکس برنمیآید. کیست بتواند همانند تو را بیافریند؟ تو نمونۀ یک مجموعۀ منظم و کاملی که یک خالق قادر آفریده. خدا چقدر دوستم دارد که عشق تو را در وجودم آفرید. اگرچه سخت است ولی فقط امشب را با مرگ بجنگ، خدا کمکم میکند. تو که به او ایمان داری، نا امیدمان نمیکند. فریدون من، بی تو حتی یک لحظه زنده نمیمانم، تنهایم مگذار...
سردی هوا برایش قابل احساس نبود. در سکوت خویش به صدای گامهایش بر روی برفها گوش سپرده بود کسی از دور با صدای بلند صدایش میزد. ایستاد و به عقب چرخید. با نگاه بی رمقش کمال را دید که به طرف او میدود. کمال ایستاد تا صدای خس خس سینهاش آرام بگیرد. سپس گفت: از بیمارستان تا اینجا را دنبالتان دویدم. میدانستم پیاده به منزل میروید. از کلانتری آمدم. فرید را پیدا کردند منتهی مرده، در مه گیر افتاده بود و به ته دره سقوط کرد. به نتیجۀ عملش رسید.
سکینه ساکت بود. زنده بودن یا نبودن فرید برایش فرقی نمیکرد. چرا که نمیتوانست فریدون را از مرگ حتمی نجات دهد. کمال بی تفاوتی سکینه را دید و پرسید: حال فریدون چه طور است؟ بهتر نشده؟
- بدتر میشود اما بهتر نه.
- به بیمارستان می روم تا از نزدیک ملاقاتش کنم.
وارد پارک شد، پارکی که برایش سراسر خاطره بود. تمامی اتفاقاتی که افتاده بود را مرور کرد و آهسته آهسته از آنجا دور شد. مادر پیرش در را باز کرد با نگرانی گفت: داشتم دنبالت میآمدم، ظهر نیامدی نگرانت شده بودم... غذایت روی اجاق است گرم کن و بخور.
زن دوباره به نزد او برگشت: تو که هنوز اینجا هستی، به بیمارستان بر میگردی؟
- نه، کارم تمام شده.
- پس چرا لباسهایت را عوض نمیکنی؟ بلند شو مادر غروب شده...
حرفهای مادرش را نشنید در فکر بود و عمیقاً میاندیشید. تا اینکه مادرش کنار او نشست. صدایش زد و گفت: حالت خوب است؟ سکینه جان اتفاقی افتاده؟ چرا رنگت پریده؟
سکینه لبخندی زد و گونههای مادرش را بوسید. با دستانش صورت مادرش را نگه داشت و به دقت او را نگاه کرد سپس گفت: مادر امشب نمیخوابم. میخواهم دعا کنم، نگرانم نباش اگر تا صبح از اتاقم بیرون نیامدم برای کسی که نیازمند دعاست میخواهم بیدار بمانم... مادر جان برایم دعا کن تا به خواستهام برسم.
مادر دستانش را بلند کرد و در حضور فرزندش برای او دعا کرد تا بدانچه میخواهد برسد. سکینه بعد از آنکه از حمام خارج شد. بهترین لباسش را پوشید. با گلاب وضو گرفت و به لباسهایش عطر پاشید سپس به اتاقش رفت و در را پشت سرش بست. جانماز را انداخت. آنگاه چند برگ کاغذ و دفترچهای برداشت و مطالبی در آن نوشت. بعد آن را روی طاقچه جای قرآن گذاشت. قرآن را برداشت و روی جانماز گذاشت. لامپها را خاموش کرد و به جای آن دو شمع روشن کرد. بابه لب آوردن چند دعا رو به قبله نشست و لای قرآن را باز کرد.
ساعت از سه بامداد گذشته بود و او هنوز مشغول خواندن قرآن بود. مادرش گاه به گاه سری به او میزد تا با دیدنش نگرانیاش فرونشیند. بعد از اذان صبح قرآن را بوسید و کنار گذاشت. نمازش را خواند و دستش را به دعا بلند کرد. مدت طولانی به دعا مشغول بود. آنگاه سر به سجده گذاشت و هق هق گریههایش آرام گرفت.
مادرش دوباره در را باز کرد. نگاهی به دخترش انداخت و بیرون رفت. هوا کاملاً روشن شده بود. ساعت از هفت میگذشت. مادر برخاست و به سراغ دخترش رفت. سکینه هنوز در سجده بود. دلش نیامد او را صدا بزند و خلوتش را بهم بریزد. به تنهایی صبحانهاش را خورد و منتظر ماند تا سکینه عبادتش را به پایان برساند. انتظارش به طول انجامید ساعت هشت شده بود برخاست و در زد. صدايی نشنید، در را باز کرد او همچنان در سجده بود. به آرامی گفت: دخترم خدا حتماً دعایت را مستجاب میکند. برخیز، تو باید ساعت هشت در بیمارستان باشی.
مادر جوابی نشنید. جلوتر رفت و به آرامی دستش را روی سر او گذاشت و گفت: دخترم بلند شو.
مادر سر فرزندش را بلند کرد. سکینه بی اختیار به طرفی افتاد. پیر زن از ترس جیغی کشید. دستانش میلرزید. سکینه گویا مدتهاست که مرده. با عجله بیرون رفت و پسرش را صدا زد.
هر دو کنار سکینه نشستند. مادر تمام آنچه که اتفاق افتاده بود را سریعاً برای پسرش تعریف کرد و او هم به سرعت سکینه را در آغوش گرفت و به بیمارستان برد. دکتر فروغی وحشت زده در حالی که عینکش را در دست گرفته بود از اتاق مراقبتهای ویژه بیرون آمد. فریبا به طرفش دوید: دکتر چه اتفاقی برایش افتاده؟ حالش خوب است؟
دکتر جوابی نداد. سولماز سؤال فریبا را تکرار کرد و همه به لبهای او چشم دوخته بودند. مادر نگرانی که هنوز اشک میریخت. برادری که آرام به نظر میرسید و کاغذی در دست داشت. همانند کسانی که برای اطمینان از آنچه که میدانستند رخ میدهد منتظر جواب قطعی بود. پزشک بین دو چشمش را با انگشتانش فشار داد و گفت: باورش سخت است ولی حقیقت دارد... سکینه پزشک خوبی میشد، چنانچه مدتی بیشتر تجربه کسب میکرد... اما از میان ما رفت.
هیچکس باور نمیکرد. مادر داغ دیده، مویه کنان توسط پسرش به کناری برده شد. فریبا و سولماز به دنبال پزشک به راه افتادند. فریبا گفت: دکتر فروغی این حرفها یعنی چه؟
پزشک سری تکان داد و گفت: خودم هم باورم نمیشود ولی او از میان ما رفته، او... مرده.
فریبا نفسش بند آمد: امکان ندارد سکینه سالم است. دیروز سالم سالم بود. خود به خود چطور ممکن است.
پزشک ایستاد: برای خود من نیز تعجب آور بود، هیچ امیدی به زنده بودن او نیست.
سولماز گفت: پس هنوز نمرده.
پزشک لبخند تلخی زد و گفت: میشود به من بگویید مرگ مغزی یعنی چه؟
سولماز شکه شد، با تردید گفت: اگر سکینه دچار مرگ مغزی شده یعنی مرده. کاملاً حق با شماست ولی آیا قلبش از تپش افتاده؟
با سخن سولماز پزشک به فکر فرو رفت: یعنی تو میگویی سکینه خودش خواسته این چنین شود؟
- اگر قلبش کار میکند، آری شک ندارم.
پزشک دستش را بر پیشانیاش کوبید و گفت: قلبش سالم است و خیلی خوب هم کار میکند.
فریبا به گریه افتاد. دکتر ادامه داد: پس باید به خواستهاش عمل کنیم، فریدون هنوز زنده است. کمترین شانس زنده بودنش مرگ سکینه است. ببینم مادرش کجاست؟
فریبا گفت: با برادرش آن گوشه نشسته، بیچاره مادرش.
- باید هرچه سریعتر کارمان را شروع کنیم من پیششان میروم.
سولماز گفت: من هم میآیم شاید راضی نشدند.
دکتر در حالی که دستپاچه شده بود، گفت: آقای عبدالملکی، میدانیم که برگشت به زندگی خواهرتان امکان ندارد، قلب او هنوز کار میکند...
مرد جوان قبل از آنکه پزشک حرفش را تمام کند، گفت: میتوانید عملش کنید، بهتر است عجله کنید.
دکتر بهت زده نگاهش کرد.
- کجا را باید امضا کنم؟
سولماز در حالی که دستمال را از روی بینیاش برمیداشت گفت: با من بیایید، من راهنماییتان میکنم.
مادر سکینه با درماندگی پرسید: میخواهی چکار کنی؟
- وقتی برگشتم همه چیز را برایت تعریف میکنم.
دکتر به فریبا گفت: این شماره دکتر تمپلتون است سریع با تماس بگیر خودش را به اینجا برساند.
پسر پس از امضای رضایت نامه، غمگین کنار مادرش نشست. کمال با عجله وارد ساختمان بیمارستان شد از دیدن مادر و برادر سکینه در آن جا تعجب کرد. برای احوالپرسی به نزدشان رفت. مادر سکینه گریه میکرد و پسرش نمیتوانست او را آرام کند چرا که حال خودش هم تعریفی نداشت. در حالی که به شدت مضطرب شده بود پرسید: آقای عبدالملکی چه اتفاقی افتاده؟ چرا عزا گرفتهاید؟
با تکان دادن سر جوابش را داد سپس کاغذی را از جیبش درآورد و به کمال داد تا آن را بخواند. کمال به گوشهای رفت و با ترس و دلهره کاغذ را باز کرد و خواند: ای کاش آدمی میتوانست زنده بودنش را با دیگران قسمت کند یا ماندۀ عمرش را به کسی بدهد. خدایا چه کار کنم؟ تنها امیدم به توست. تا به حال هیچ کدام از دعاهایم را بی پاسخ نگذاشتهای. میدانی همیشه به تو توکل کردهام. زنده ماندن فریدون تمام آرزوی من است حتی اگر به قیمت جانم باشد. به تو پناه آوردهام و از تو آرزویم را میطلبم.
کمال به دیوار تکیه داد آنچه را که فهمیده بود. باور نداشت و او بعد از مدتها گریه کرد. این چنین عشقهایی را فقط در کتاب خوانده بود نمیتوانست باور کند که حقیقت دارد. سولماز به طرف او رفت و گفت، شما میتوانید خانوادۀ فریدون را با خبر کنید تا به اینجا بیایند، به خون احتیاج دارد.
پدر فریدون مضطرب و نگران بود و با خودش حرف میزد: بگذار حالت خوب شود، به جان عزیزم تو را به خانهام میبرم، خدایا پسرم را حفظ کن میخواهم جبران کنم. فریدون جان حالت خوب شد میبرمت پیش خودم آقایی کن. تا عمر داشته باشم خدمت میکنم.
با دیدن سولماز برخاست و گفت: خانم دکتر اگر باز هم خون میخواهید من حاضرم بدهم.
سولماز سری تکان داد و گفت: اگر احتیاج داشت خبرت میکنیم.
عمل جراحی چند ساعت به طول انجامید. همه میترسیدند از اینکه هر دو را از دست بدهند. حتی برادر و مادر سکینه به این امید منتظر بودند که قلب سکینه درون سینۀ فریدون بار دیگر بتپد. بالاخره هر دو پزشک مجرب بیرون آمدند. پدر فریدون جلو رفت و با تضرع و زاری گفت: دکتر، دکتر جان حال پسرم چطور است؟
دکتر فروغی نگاهی به دوستش دکتر تمپلتون انداخت و گفت: عمل فوق العاده سختی بود. پسرتان زنده است ولی باید مرتباً تحت کنترل بوده و در موردش مداوماً آزمایش بافت شناسی ازنسج قلب انجام شود.
فریدون را از اتاق عمل بیرون آوردند و به سنجش مراقبتهای ویژه منتقل کردند. پدرش سراسیمه پرسید: پسرم را کجا بردند؟ حالش خوب بود؟
دکتر که بسیار خسته به نظر میرسید جواب داد: بردنش به ای سی یو، باید تا چهل و هشت ساعت تحت مراقبت مخصوص قرار گیرد چنانچه در این 48 ساعت برایش اتفاق خاصی نیافتد به بخش منتقل میشود.
پزشک کمال را صدا زد تا به نزدش برود. آنگاه خطاب به او گفت: جراحی تقریباً خوب انجام شد، منتهی هنوز بیمار در خطر است. اگر قلب را رد نکند امیدوارتر خواهیم بود. در صورت رد پیوند کاری نمیتوان کرد. برای پیشگیری تحت مراقبت خواهد بود باید به او داروهایی بدهیم که فعالیت سیستم دفاعی بدنش را کاهش دهند تا قلب پیوند شده که برای گیرنده قلب یک جسم خارجی تلقی میشود بهتر عمل شود و این کار را مشکلتر میکند چون بیمار در مقابل عفونتهای سرسخت بی دفاع میشود. به همین خاطر استفاده از یک سری داروها و آنتی بیوتیکهای گران قیمت ضرورت پیدا میکند. تو میتوانی این داروها را تهیه کنی؟ من و دکتر تمپلتون جراحی او را رایگان بر عهده گرفتهایم. تا هر وقت هم در بیمارستان بماند انشاءالله تا بهبودی کامل هزینهای متقبلش نمیشود.
کمال پرسید: میتوانیم به بهبودی کاملش امیدوار باشیم؟
پزشک مکثی كرد و گفت: این قول را نمیتوانم بدهم، 48 ساعت آینده همه چیز را معلوم خواهد کرد باید دعا کرد در این مدت اتفاق خاصی نیافتد.
- پس نسخۀ داروها را بنویسید تا برایش بگیرم.
- قبلاً این کار را کردهام. بگیر و سعی کن زود برگردی.
کمال بغضش را فرو خورد: سکینه چه میشود؟
- هیچی، او را به... سردخانه بردند. میتوانند او را برای تدفین ببرند.
ادامه دارد...
جایی برای دیدن جذابیت های دست ساز:
telegram.me/MyIraniancrafts
https://t.me/joinchat/AAAAAD8m7AVCX_3SMOVk_p
برچسب های مهم
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه دوست داشتی ... ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه ... ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه ... ...
مجموعه 2 عددی طرح معرق خانه شامل 2 طرح معرق خانه: 1.طرح معرق خانه ویلا سلطنتی 2.طرح معرق خانه گوتیک دارای راهنمای اسمبل قطعات ابتدا نقشه ها را چاپ کرده و سپس به روی تخته انتقال داده و برش زده و با توجه به شماره گذاری قطعات و همچنین شکل کامل شده آن ، آنها را به هم ... ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه ... ...
عنوان مبحث: سوالات نهاد مبحث دانش خانواده و جمعیت (بخش اول) همراه با پاسخ شامل: 9 جلسه تعداد صفحات: 11 سوالات و جواب ها بصورت تایپ شده با فونت استاندارد می باشد که قابلیت سرچ در زمان آزمون را دارد سوالات ترم جدید همراه با پاسخ برای نمره 19 به بالا فرمت: pdf ... ...
کتاب صوتی کتاب_واپسین_گفتار ( یا عالم اوراسینا) ازاسپالدینگ_نویسنده_کتاب_معبدسکوت ... ...
عنوان مبحث: سوالات نهاد مبحث اسلام، مردم و ولایت از دیدگاه امام خمینی همراه با پاسخ شامل: 3 جلسه تعداد صفحات: 3 سوالات و جواب ها بصورت تایپ شده با فونت استاندارد می باشد که قابلیت سرچ در زمان آزمون را دارد سوالات ترم جدید همراه با پاسخ برای نمره 20 فرمت: ... ...
عنوان پاورپوینت: دانلود پاورپوینت اثرات روانی خنده درمانی فرمت: پاورپوینت قابل ویرایشتعداد اسلاید: 20پاورپوینت آماده ارائهفهرست مطالب:مقدمهخنده درمانی چیستاهمیت لبخندآثار مثبت خندیدنفواید جسمانی خنده و... ... ...
پاورپوینت کامل فصل سوم ریاضی چهارم ضرب و تقسیم(همراه با حل تمارین) این محصول قابل ویرایش با فرمت pptx در 68 اسلاید آماده و قابل ارایه می باشد. در صورت شخصی سازی میتونین به واتس آپ شماره ای که زیر درج شده پیام بدین واستون اوکی میکنیم مزایای استفاده از ... ...
سکس آنان كه با سكس مخالف هستند زودتر به انزال میرسند، زیرا ذهن منقبض آنان عجله دارد تا از شر آن خلاص شود. پژوهشهای معاصر چیزهای بسیار تعجبآوری را میگویند، حقایق شگفتآور. برای نخستین بار، مسترز و جانسون Masters and Johnson در مورد آمیزش عمیق جنسی مطالعه علمی انجام ... ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه ... ...
دانلود آزمون هوش وکسلر کودکان| راهنمای اجرا، نمره گذاری و تفسیر و نکات + نمونه جرا شده و فرم های پرسشنامه مجموعه فایل pdf-word-ppt مجموعه فایلهای کاربردی در زمینه آزمون هوش وکسلر کودکان برای شما کاربر گرامی گردآوری شده است. این مجموعه شامل 14 فایل مختلف با فرمت های ppt , ... ...
تعداد صفحات: 11 نوع فایل: WORD + فایل هدیه: نمونه مصاحبه تشخیصی افسردگی و اعتیاد (8صفحه) فهرست مطالب: شرح حال (مشخصات، علت ارجاع، شکایت عمده، مشکلات موجود و ...) معاینه وضعیت روانی تشخیص مصاحبه بخشی از متن فایل: م: خوابت چطوره؟ ب: زیاد خوب نیست، اگار ... ...
عنوان پاورپوینت: دانلود پاورپوینت کیست هموراژیک تخمدان و درمان آن فرمت: پاورپوینت قابل ویرایشتعداد اسلاید: 27پاورپوینت آماده ارائهفهرست مطالب:مقدمهکیست تخمدان هموراژیک چیستانواع کیست هموراژیککیستهای فولیکولارکیستهای لوتئالعلائم کیست هموراژیک علت کیست هموراژیک عوارض کیست ... ...
دانلود پاورپوینت در مورد [سلول های بنیادی] - شامل 4 فایل مختلف - قابل ویرایش و ارائه - ppt شامل 4 فایل پاورپوینت سلول های بنیادین به زبان ساده: 1. 33 اسلاید: تاریخچه سلول های بنیادی / تعریف سلول های بنیادی / ویژگی های سلول های بنیادی / گونه های سلول بنیادی / انواع سلول ... ...
عنوان پاورپوینت درسی: دانلود پاورپوینت بازسازی ویرانه ها درس 22 مطالعات اجتماعی پایه پنجم فرمت: پاورپوینت ppt تعداد اسلاید: 19 پاورپوینت قابل ویرایش با محیط حرفه ای منطبق با آخرین تغییرات مطالب و رئوس کتاب درسیبکارگریی افکت ها، تصاویر و اشکال متحرک بسیار ... ...
این فایل پاسخ تمامی سوالات مبحث ازدواج آری یا خیر؟ (آنچه قبل از ازدواج باید بدانیم - بخش دوم) می باشد. تعداد جلسات : 4 فایل منطبق با اخرین تغییرات سوالات می باشد و با استفاده از آن نمره 20 را در همه جلسات این آزمون کسب خواهید کرد . ...
عنوان پاورپوینت: پاورپوینت بازی زندگی است درس 17 تفکر و سواد رسانه ای پایه دهم فرمت: پاورپوینت pptتعداد اسلاید: 26 پوشش کامل درس همراه با پاسخ فعالیت ها پاورپوینت قابل ویرایش با محیط حرفه ای منطبق با آخرین تغییرات مطالب و رئوس کتاب درسی فونت ... ...
دانلود نظریه زبانها و اتوماتا و حل المسائل | ویرایش پنجم (انگلیسی) + جزوات فارسی مختلف و نمونه سوال با جواب (پیام نور) فایل فشرده دانلودی شامل 3 بخش است: 1. متن کتاب و حل المسائل نظریه زبانها و اتوماتا (ماشینها) - پیتر لینز به زبان اصلی کتاب انگلیسی: 427 صفحه حل المسائل ... ...
نوع فایل: power point فرمت فایل: ppt and pptx قابل ویرایش 12 اسلاید قسمتی از متن پاورپوینت: بخش 18 تعیین نوع کسب و کار کسب و کاربه تمامی فعالیت های تولیدی، خدماتی، خرید و فروش کالا ها با هدف سودآوری، کسب و کار گویند. فروش و انتقال کالا ها و ... ...
نوع فایل: power point فرمت فایل: pptx قابل ویرایش تعداد اسلایدها: 43 اسلاید تصویری از پاورپوینت: این پاورپوینت آموزشی، جذاب، قابل ویرایش، کاملا منطبق با کتب درسی و با تعداد اسلاید ذکر شده تهیه و تنظیم شده است. با بکارگیری نمودار ها ، تصاویر جالب و جذاب و دسته ... ...
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : پاورپوینت نوع فایل : .pptx (قابل ويرايش و آماده پرينت) تعداد اسلاید : 85 اسلاید بسمالله الرحمن الرحيم اشنایی با مهندسي خلاقيت TRIZ دانش خلاقيت شناسي و:TRIZ دانش پيشگام عصر خلاقيت ونوآوري دنياي امروز : عصر خلاقيت و ... ...
نوع فایل: power point فرمت فایل: ppt and pptx قابل ویرایش 27 اسلاید قسمتی از متن پاورپوینت: پودمان کار با چوب آموزش و کاربرد مهارتهایی مانند اجرای کارهای گروهی، تفکر انتقادی، پرسش گری و ...؛آشنایی با برخی از مفاهیم صنایع چوب (فراورده های صنایع ... ...
جزوه معتبر درس الاستیسیته آماده برای دانلود مشخصات دانشگاه: صنعتی شریف استاد: دکتر محسن اصغری تعداد صفحات: 90 فرمت: پی دی اف PDF کیفیت: خوب حجم: 20.6 مگابایت نوع جزوه (تایپی یا دست نویس): دست نویس ... ...
جزوه کاربرد کامپیوتر در معادن آماده برای دانلود مشخصات دانشگاه: صنعتی اراک استاد: دکتر هادی فتاحی تعداد صفحات: 802 فرمت: پی دی اف PDF کیفیت: عالی حجم: 31.9 مگابایت نوع جزوه (تایپی یا دست نویس): تایپی ... ...
طرح جامع شهر رشت شامل یک فایل اتوکد لایه باز متشکل از بیش از ۱۰ نقشه کامل بوده و به صورت کامل کلیه اماکن و راههای شهر رشت را شامل می شود. طرح تفصیلی چیست؟ طرح تفصیلی طرحی است که بر اساس معیارها و ضوابط کلی طرح جامع، نحوه استفاده از زمین های شهری را در سطح محلات مختلف ... ...
عنوان پاورپوینت: پاورپوینت شاد زیستن درس تفکر و سبک زندگی پایه هفتم فرمت: پاورپوینت pptتعداد اسلاید: 18 پوشش کامل درس همراه با پاسخ فعالیت ها پاورپوینت قابل ویرایش با محیط حرفه ای منطبق با آخرین تغییرات مطالب و رئوس کتاب درس فونت ... ...
این فایل شامل پاسخ برخی تستهای فصل یک راهنمای معلم کتاب شیمی دوازدهم میباشد . شماره تست هایی که پاسخ داده شده است 12-13-14-15-17-18-19-22-27-28-31-32-40-33-36-37-41 کتاب راهنمای معلم شیمی دوازدهم یکی از منابع آزمون دبیری شیمی آموزش و پرورش است این فایل به صورت دست نویس ... ...
اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.
ایجاد وب سایت یامحبوب ترین ها
پرفروش ترین ها
پر فروش ترین های فورکیا
پر بازدید ترین های فورکیا