امروز یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دسته بندی سایت
برچسب های مهم
پیوند ها
فصل هفتم
ادامه:
با سر و صدای مادرم از خواب بیدار شدم. چشمهایم را مالیدم و به ساعت دقیق شدم. مثل برق گرفتهها از جا پریدم. مادرم در را باز کرد و غر زنان گفت: تا کی میخوای بخوابی؟ لنگه ظهره، همهش ماسیدی تو رخت و خواب. بلند شو دیگر.
با ناراحتی گفتم: ماما چرا بیدارم نکردی، دیرم شده.
- خوبه والله، نا سلامتی کنار تختت ساعت کوکی داری. بلند میشی خاموشش میکنی و میچسبی به تخت خوابت، شاکیام هستی. من که نوکر شما نیستم. آخرش از دست شما دق میکنم.
- اِ خدا نکنه، واسه چی این جوری حرف میزنی... با ایمان حرفت شده؟
جوابم را نداد در را کوبید و رفت. ایمان هم از خانه بیرون رفته بود. خیلی دلم میخواست بفهمم دعوایشان بر سر چه بوده اما مگر مادر حرفی میزد. با عجله خود را به دانشگاه رساندم. از ساعت شروع کلاس گذاشته بود. بعد از چند بار کوبیدن در آن را باز کردم. با ترس و لرز گفتم: استاد میتونم بیام سر کلاس؟
استاد نزدیکم شد و جلویم ایستاد. عینکش را بالا برد و خوب نگاهم کرد، بعد از آنکه مرا به خاطر آورد و پرسید: ساعت داری؟
گفتم: بله، چطور مگر؟
- ساعت چنده؟
در کمال سادگی به ساعتم نگاهی انداختم و گفتم: ساعت 9 شده.
استاد ابروهایش را بالا برد و گفت: ساعت چند کلاس شروع میشد؟
- ساعت هشت.
استاد رو به همکلاسیهایم کرد و گفت: یک ساعت تأخیر داره چه کارش کنم؟
سر و صدایی برپا شد که تا انتهای سالن پیچید. یکی میگفت بچه است، شب حرف مامانشو گوش نداده تا دیروقت بیدار مونده. دیگری میگفت تنبله، خواب مونده یکی هم میگفت طفلک گناه داره بذار بیاد تو. خلاصه هر کس هرچه دلش میخواست میگفت. استاد مفیدی از جمله اساتیدی بود که کلاس خشک و کسل کنندهای نداشت. به دانشجو اجازه میداد هر حرف و یا نظری دارد بیان کند و اصلاً هم عصبانی نمیشد. شوخ طبع و در تدریس جدی بود. اما با تمام حرفها اصلاً قبول نمیکرد کسی با تأخیر وارد کلاسش شود.
در همان گیر و دار وارد حیاط شدم و با دیدن سیاوش گریهام گرفت. سیاوش وقتی که حرفهایم را شنید. زد زیر خنده، عصبانی شدم و سرش هوار کشیدم. با خنده گفت: خیلی بچهای مهسا، آبرو واسم نذاشتی. تو که میدونی استاد مفیدی این جوریه واسه چی خنگ بازی در میاری.
بلند شدم تا به خانه باز گردم، تقریباً داشتم میدویدم که سیاوش خودش را به من رساند و گفت: ای بابا من که چیزی نگفتم قهر میکنی، حالا بیا برات حرف دارم.
با عصبانیت گفتم: من با تو حرف ندارم. حالا هم خیلی کار دارم باید برم خونه.
قیافۀ جدی به خود گرفت و گفت: خیلی خب باشه، میخواستم راجع به نوشتههات حرف بزنم.
از حرکت ایستادم و من من کنان گفتم: میخوای چی بگی؟
- هیچی منصرف شدم، از بس قیافههای عبوس و ترشرو امروز زیاد دیدم که یادم رفت میخواستم چی بگم.
زیر چشمی نگاهی به من انداخت وقتی مطمئن شد که بی صبرانه منتظر شنیدن نظرش هستم لبخند پیروزمندانهای زد و نوشتههایم را از میان کتابهایش بیرون آورد و گفت: راستش میدونی مهسا، چه جوری بگم من تا صبح بیدار بودم و داستانت رو خوندم اما...
طاقتم تمام شد و به میان حرفش دویدم: اما چه؟ تکراریه؟ تو دل برو نیست؟ مبالغه کردم؟ یا غافلگیر کننده نیست؟ لابد آشغاله باید بندازمش دور، وقتم رو حروم کردم.
خندید و گفت: تو چقدر عجولی دختر. میخواستم بگم عالیه بهتر از این نمیشه. مثل یه رمان واقعی اشک آدمو در میاره.
به او خیره شده بودم که با چه انرژی از نوشتههایم تعریف میکرد. باورش کمی سخت بود بالاخره بعد از آن همه یکی نوشتههایم را پسندیده بود. با تردید پرسیدم: راس میگی سیاوش یا داری سر به سرم میذاری؟
- به خودت اعتماد نداری؟
خندۀ بلندی سر دادم و گفتم: یعنی استاد بهم نمره میده؟
- چه حرفا میزنی، فکر میکردم میگی چاپ میشه؟... راستی فردا شب خونۀ ما مهمونیه، شما هم دعوتید.
نوشتههایم را از او گرفتم و پرسیدم: مهمونی؟ به چه مناسبت؟
- یادته میگفتم یکی از دوستهای بابام تو انگلیس زندگی میکند؟
سرم را تکان دادم و گفتم: همونی که میگفتی با پدرم مثل دو تا برادر بودن واسه همین بهش میگیم عمو؟
- آره خودشه، قرار با خانوادهاش بیان ایران. شب میان خونۀ ما. بابام به خاطرش مهمونی راه انداخته.
- اِ چه عالی، نگفته بودی از کی رفتن انگلیس.
کمی فکر کرد و جواب داد: حدود ده سالی میشه.
سپس دستم را گرفت و با مهربانی گفت: قراره همه با هم بریم فرودگاه به استقبالشون. خیلی دلم میخواد تو هم باشی. با ما میای؟
لبخندی زدم و مغرورانه در حالی که از پیشنهادش بال بال میزدم گفتم: البته که میام. من از خدامه ببینم اینهایی که همیشه ازشون تعریف میکنی چه جور آدمایی هستن.
نزدیکهای غروب سیاوش دنبالم آمد تا باهم به فرودگاه برویم. با دیدن قیافهام جا خورد اما به روی خودش نیاورد. دو ساعت تمام جلوی آینه با صورتم ور رفته بودم نمیخواستم جلوی مهمانها کم بیاورم. سیاوش ساکت به نظر میرسید جز چند کلمه حرف معمولی چیزی نگفت. لباسهای دیروزش را پوشیده بود و بوی ادکلنش از همیشه کمتر به مشام میرسید. شاید بخاط بوی تند عطر خودم بود. پدر مادر سیاوش به همراه بهار در فرودگاه منتظر بودند. با تعجب از سیاوش پرسیدم: چه جوری مهمون دعوت کردین وقتی کسی خونه نیست.
سیاوش با لحن خشک و جدی جواب داد: خاله و عمه و دایی همه خونه هستن.
خندیدم و گفتم: اوه چه خبره انگار قراره رئیس جمهور بیاد.
- پوزخندی زد و گفت: شاید هم رئیس جمهور باشه تو که اینطوری فکر میکنی.
خنده بر لبانم خشکید. از اینکه سیاوش تمجدیدم نکرد خیلی ناراحت شدم. بعد از دقایقی انتظار دختری قد بلند با موهای خرمایی و چشمانی سبز و لبخندی که تا اعماق قلب آدمی نفوذ میکرد، دست در دست برادرشش،هفت سالهاش آرام آرام به سوی ما آمد. پدر و مادرش پشت سر او بودند. بهار از خوشحالی جیغ کشید و گفت: مامان اومدن. سیاوش لبخند پر رنگی بر لبانش ظاهر شد. دختر مو خرمایی با دیدن سیاوش دست برادرش را رها کرد و آغوشش را برای او باز کرد. در عمق ناباوریام سیاوش را در آغوش کشید و هردو شادمان از دیدن هم اظهار خوشحالی کردند. تمام وجودم سرد و بی حس شده بود. احساس میکردم بازیچهای بیش نیستم. سیاوش به طرفم آمد و با همان شادی و شعف گفت: این آناهیتاست.
سپس رو به دختر کرد و گفت: نامزدم مهسا، همونی که ازش حرف میزدم.
آناهیتا لبخندی زد و دستم را به گرمی فشرد: تعریفت رو زیاد از سیاوش شنیدم.
آنقدر گیج و منگ بودم که نفهمیدم آناهیتا برادر شانزده سالهای هم دارد. وقتی به خانه رسیدیم پدر و مادرم همراه ایمان آنجا بودند. لبخند تصنعی بر گوشۀ لبم نشاندم تا کسی از حال آشفتهام باخبر نشود. آنشب خیلی کم حرف شده بودم. آناهیتا کنارمان نشسته بود گویی من اهمیتی نداشتم. گوینده آناهیتا بود و شنونده سیاوش. به آناهیتا حسودیام میشد هیچوقت سیاوش را آنقدر مشتاق شنیدن ندیده بودم. خدای من سیاوش هیچوقت با من آنقدر راحت نبود. کم کم داشتم خودم را میباختم. سیاوش میگفت: آناهیتا دانشجوی رشته اقتصاده البته هنرهای زیادی داره یکیش اینه که به زبان انگلیسی مسلطه، دومیش اینه که تنیسور خیلی خوبیه. بغض گلویم را گرفته بود. اظهار شادی میکردم بدون آنکه واقعاً اینطور باشد. خب من هم اگر ده سال در یک کشور زندگی میکردم به زبان رایج آن کشور مسلط میشدم. آنقدر ناراحت بودم که دیگر طاقت ماندن در آن مهمانی مسخرهای که در میان همه احساس غریبی میکردم را نداشتم. به فرش زیبای زیر پایم خیره شده بودم که آناهیتا گفت: راستی مهسا جان، سیاوش میگفت یه رمان عالی نوشتی. تو این مدت من هم میتونم بخونمش؟
کینۀ عجیبی از او به دل گرفته بودم با آنکه اصلاً دلم نمیخواست راجع به نوشتهام حتی چیزی بداند ولی موافقت کردم. آن شب تا دیروقت خوابم نبرد.
صبح با بی حوصلگی از رختخواب جدا شدم. بعد از کلاس دو دل بودم که منتظر سیاوش بمانم یا نه. کینۀ دیشب هنوز در دلم بود به همین دلیل تصمیم گرفتم منتظرش نمانم. ناگهان خشکم زد. آناهیتا در حیاط بود. با دیدن من صدایم زد. نفس عمیقی کشیدم و پیشش رفتم. از او پرسیدم که چطور به دانشگاه آمده قبل از آنکه جوابم را بدهد، سیاوش با دو بستنی پیدایش شد و گفت: مهسا کلاست تموم شده؟ چرا اینقدر زود؟
سعی کردم خیلی عادی جوابش را بدهم؟ درسمون زود تموم شد.
- بیا این بستنی مال تو. میرم یکی دیگه واسه خودم میخرم.
داشتم میمردم به زور بر خودم مسلط شدم و گفتم: نه مرسی، باید برم خونه امروز مامانم منتظرمه قراره بریم خونۀ مهتاب.
- راس میگی؟ منو باش خیال میکردم امروز با هم میریم سینما. به آناهیتا قول دادم.
خب شما برین... خوش بگذره.
آناهیتا خندید و گفت: خوش که میگذره ولی کاشکی تو هم بودی.
با هر بدبختی بود خودم را کنترل کردم. داشتم دور میشدم که سیاوش گفت: داستانت رو چکار کردی؟ دادیش به استادت؟
گفتم: آره امروز صبح، چطور مگر؟
- آخه قرار بود آناهیتا او نو بخونه.
آناهیتا جواب داد: اشکال نداره. ولی خیلی دلم میخواست بخونمش.
دلم حسابی خنک شد. به خاطر آنکه آناهیتا داستانم را نخواند صبح زود آن را به استادم تحویل دادم. وقتی به خانه رسیدم ایمان مشغول آب دادن به گلها بود. با دیدنم شیلنگ را به طرفم گرفت و داد و هوار راه انداختم. مادرم بیرون دوید و غائله را خواباند. ایمان بلند بلند میخندید و میگفت: الان در رفتی بذار کارم تموم بشه حسابتو میرسم خواهر کوچولو.
در حالی که خیس خیس شده بودم با عصبانیت گفتم: آدم عاقل لنگۀ ظهر که آبیاری نمیکنه.
همیشه جوابی در آستینش داشت. بلند خندید و گفت: به قول شما خانمهای نویسنده عاقل چو با دیوانه نشیند دیوانه شود. آبیاری تو ظهر بهتره تا آدم از حسودی بترکه.
نگاه خشمگینی به او انداختم. خیلی دلم میخواست من بزرگتر از او بودم تا یک دل سیر عقدۀ دلم را سرش خالی میکردم و با یک کتک مفصل آرام میگرفتم. شیر آب را بست و به طرفم آمد. با پوزخند گفت: سیاوش تلفن زد، یه ساعت پیش. میگفت میخواد با آناهیتا بره سینما و تو هم همراهشان بروی.
دست به کمر شدم و گفتم: خب دیگه چی؟
- هیچی سلامتی، گفت سلام هم برسون.
طاقت شنیدن طعنههایش را نداشتم به سرعت داخل اتاقم شدم و طبق معمول خودم را روی تخت خوابم رها کردم. افكارم خیلی مشغول بود و سرم به شدت درد میکرد. مادرم در را کوبید و داخل اتاق شد: دوستت پشت خطه بلند شو جوابشو بده.
گوشی تلفن را برداشتم، نسترن بود. بعد از سلام و احوالپرسی گفت: امروز سیاوش را با یه دختر دیدم. فکر کردم تویی اما بعدش که خوب نگاش کردم دیدم که اون خیلی قدش بلندتره. حس کنجکاویم گل کرده بود. جلوتر رفتم دیدم که بله، اصلاً تو نیستی. مهسا مثل قرص ماه میموند باور میکنی...
حوصلهام سر رفت: چیه لابد فکر کردی زیر سرش بلند شده، اونی که ازش حرف میزنی دختر عموشه.
نسترن مکثی کرد و گفت: راس میگی؟ تو که میگفتی عمو نداره.
عصبانی شده بودم: نداره که نداره به تو چه مربوطه.
- من از سر دلسوزیم بود نه دشمنی. هر جور که دوست داری لابد از کس و کارش بوده... اصلاً به من چه. بعد از تلفن نسترن حال عجیبی به من دست داد عصبانیتم شدن گرفته بود و سرم گیج میرفت از سیاوش متنفر شده بودم. دو روز درس و دانشگاه را کنار گذاشتم و حسابی حسرت و آه و گریه سر اسر وجودم را فرا گرفت.
ادامه دارد...
جایی برای دیدن جذابیت های دست ساز:
telegram.me/MyIraniancrafts
https://t.me/joinchat/AAAAAD8m7AVCX_3SMOVk_p
برچسب های مهم
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه دوست داشتی ... ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه ... ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه ... ...
مجموعه 2 عددی طرح معرق خانه شامل 2 طرح معرق خانه: 1.طرح معرق خانه ویلا سلطنتی 2.طرح معرق خانه گوتیک دارای راهنمای اسمبل قطعات ابتدا نقشه ها را چاپ کرده و سپس به روی تخته انتقال داده و برش زده و با توجه به شماره گذاری قطعات و همچنین شکل کامل شده آن ، آنها را به هم ... ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه ... ...
عنوان مبحث: سوالات نهاد مبحث دانش خانواده و جمعیت (بخش اول) همراه با پاسخ شامل: 9 جلسه تعداد صفحات: 11 سوالات و جواب ها بصورت تایپ شده با فونت استاندارد می باشد که قابلیت سرچ در زمان آزمون را دارد سوالات ترم جدید همراه با پاسخ برای نمره 19 به بالا فرمت: pdf ... ...
کتاب صوتی کتاب_واپسین_گفتار ( یا عالم اوراسینا) ازاسپالدینگ_نویسنده_کتاب_معبدسکوت ... ...
عنوان مبحث: سوالات نهاد مبحث اسلام، مردم و ولایت از دیدگاه امام خمینی همراه با پاسخ شامل: 3 جلسه تعداد صفحات: 3 سوالات و جواب ها بصورت تایپ شده با فونت استاندارد می باشد که قابلیت سرچ در زمان آزمون را دارد سوالات ترم جدید همراه با پاسخ برای نمره 20 فرمت: ... ...
عنوان پاورپوینت: دانلود پاورپوینت اثرات روانی خنده درمانی فرمت: پاورپوینت قابل ویرایشتعداد اسلاید: 20پاورپوینت آماده ارائهفهرست مطالب:مقدمهخنده درمانی چیستاهمیت لبخندآثار مثبت خندیدنفواید جسمانی خنده و... ... ...
پاورپوینت کامل فصل سوم ریاضی چهارم ضرب و تقسیم(همراه با حل تمارین) این محصول قابل ویرایش با فرمت pptx در 68 اسلاید آماده و قابل ارایه می باشد. در صورت شخصی سازی میتونین به واتس آپ شماره ای که زیر درج شده پیام بدین واستون اوکی میکنیم مزایای استفاده از ... ...
سکس آنان كه با سكس مخالف هستند زودتر به انزال میرسند، زیرا ذهن منقبض آنان عجله دارد تا از شر آن خلاص شود. پژوهشهای معاصر چیزهای بسیار تعجبآوری را میگویند، حقایق شگفتآور. برای نخستین بار، مسترز و جانسون Masters and Johnson در مورد آمیزش عمیق جنسی مطالعه علمی انجام ... ...
دانلود فایلهای بسته آمادهچاپ و نصب تابلو اعلانات مسجدنما همیشه دنبال این بودی یه جایی باشه تا راحت بتونی محتوای مطمئن با طراحی خوب را پیدا کنی؟ همیشه دنبال این بودی یکی کارهای محتوایی را ناظر به مسائل روز انجام بده و دغدغه تأمین محتوا را نداشته باشی؟ همیشه ... ...
دانلود آزمون هوش وکسلر کودکان| راهنمای اجرا، نمره گذاری و تفسیر و نکات + نمونه جرا شده و فرم های پرسشنامه مجموعه فایل pdf-word-ppt مجموعه فایلهای کاربردی در زمینه آزمون هوش وکسلر کودکان برای شما کاربر گرامی گردآوری شده است. این مجموعه شامل 14 فایل مختلف با فرمت های ppt , ... ...
تعداد صفحات: 11 نوع فایل: WORD + فایل هدیه: نمونه مصاحبه تشخیصی افسردگی و اعتیاد (8صفحه) فهرست مطالب: شرح حال (مشخصات، علت ارجاع، شکایت عمده، مشکلات موجود و ...) معاینه وضعیت روانی تشخیص مصاحبه بخشی از متن فایل: م: خوابت چطوره؟ ب: زیاد خوب نیست، اگار ... ...
عنوان پاورپوینت: دانلود پاورپوینت کیست هموراژیک تخمدان و درمان آن فرمت: پاورپوینت قابل ویرایشتعداد اسلاید: 27پاورپوینت آماده ارائهفهرست مطالب:مقدمهکیست تخمدان هموراژیک چیستانواع کیست هموراژیککیستهای فولیکولارکیستهای لوتئالعلائم کیست هموراژیک علت کیست هموراژیک عوارض کیست ... ...
دانلود پاورپوینت در مورد [سلول های بنیادی] - شامل 4 فایل مختلف - قابل ویرایش و ارائه - ppt شامل 4 فایل پاورپوینت سلول های بنیادین به زبان ساده: 1. 33 اسلاید: تاریخچه سلول های بنیادی / تعریف سلول های بنیادی / ویژگی های سلول های بنیادی / گونه های سلول بنیادی / انواع سلول ... ...
عنوان پاورپوینت درسی: دانلود پاورپوینت بازسازی ویرانه ها درس 22 مطالعات اجتماعی پایه پنجم فرمت: پاورپوینت ppt تعداد اسلاید: 19 پاورپوینت قابل ویرایش با محیط حرفه ای منطبق با آخرین تغییرات مطالب و رئوس کتاب درسیبکارگریی افکت ها، تصاویر و اشکال متحرک بسیار ... ...
این فایل پاسخ تمامی سوالات مبحث ازدواج آری یا خیر؟ (آنچه قبل از ازدواج باید بدانیم - بخش دوم) می باشد. تعداد جلسات : 4 فایل منطبق با اخرین تغییرات سوالات می باشد و با استفاده از آن نمره 20 را در همه جلسات این آزمون کسب خواهید کرد . ...
عنوان پاورپوینت: پاورپوینت بازی زندگی است درس 17 تفکر و سواد رسانه ای پایه دهم فرمت: پاورپوینت pptتعداد اسلاید: 26 پوشش کامل درس همراه با پاسخ فعالیت ها پاورپوینت قابل ویرایش با محیط حرفه ای منطبق با آخرین تغییرات مطالب و رئوس کتاب درسی فونت ... ...
دانلود نظریه زبانها و اتوماتا و حل المسائل | ویرایش پنجم (انگلیسی) + جزوات فارسی مختلف و نمونه سوال با جواب (پیام نور) فایل فشرده دانلودی شامل 3 بخش است: 1. متن کتاب و حل المسائل نظریه زبانها و اتوماتا (ماشینها) - پیتر لینز به زبان اصلی کتاب انگلیسی: 427 صفحه حل المسائل ... ...
نوع فایل: power point فرمت فایل: ppt and pptx قابل ویرایش 12 اسلاید قسمتی از متن پاورپوینت: بخش 18 تعیین نوع کسب و کار کسب و کاربه تمامی فعالیت های تولیدی، خدماتی، خرید و فروش کالا ها با هدف سودآوری، کسب و کار گویند. فروش و انتقال کالا ها و ... ...
نوع فایل: power point فرمت فایل: pptx قابل ویرایش تعداد اسلایدها: 43 اسلاید تصویری از پاورپوینت: این پاورپوینت آموزشی، جذاب، قابل ویرایش، کاملا منطبق با کتب درسی و با تعداد اسلاید ذکر شده تهیه و تنظیم شده است. با بکارگیری نمودار ها ، تصاویر جالب و جذاب و دسته ... ...
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : پاورپوینت نوع فایل : .pptx (قابل ويرايش و آماده پرينت) تعداد اسلاید : 85 اسلاید بسمالله الرحمن الرحيم اشنایی با مهندسي خلاقيت TRIZ دانش خلاقيت شناسي و:TRIZ دانش پيشگام عصر خلاقيت ونوآوري دنياي امروز : عصر خلاقيت و ... ...
نوع فایل: power point فرمت فایل: ppt and pptx قابل ویرایش 27 اسلاید قسمتی از متن پاورپوینت: پودمان کار با چوب آموزش و کاربرد مهارتهایی مانند اجرای کارهای گروهی، تفکر انتقادی، پرسش گری و ...؛آشنایی با برخی از مفاهیم صنایع چوب (فراورده های صنایع ... ...
جزوه معتبر درس الاستیسیته آماده برای دانلود مشخصات دانشگاه: صنعتی شریف استاد: دکتر محسن اصغری تعداد صفحات: 90 فرمت: پی دی اف PDF کیفیت: خوب حجم: 20.6 مگابایت نوع جزوه (تایپی یا دست نویس): دست نویس ... ...
جزوه کاربرد کامپیوتر در معادن آماده برای دانلود مشخصات دانشگاه: صنعتی اراک استاد: دکتر هادی فتاحی تعداد صفحات: 802 فرمت: پی دی اف PDF کیفیت: عالی حجم: 31.9 مگابایت نوع جزوه (تایپی یا دست نویس): تایپی ... ...
طرح جامع شهر رشت شامل یک فایل اتوکد لایه باز متشکل از بیش از ۱۰ نقشه کامل بوده و به صورت کامل کلیه اماکن و راههای شهر رشت را شامل می شود. طرح تفصیلی چیست؟ طرح تفصیلی طرحی است که بر اساس معیارها و ضوابط کلی طرح جامع، نحوه استفاده از زمین های شهری را در سطح محلات مختلف ... ...
عنوان پاورپوینت: پاورپوینت شاد زیستن درس تفکر و سبک زندگی پایه هفتم فرمت: پاورپوینت pptتعداد اسلاید: 18 پوشش کامل درس همراه با پاسخ فعالیت ها پاورپوینت قابل ویرایش با محیط حرفه ای منطبق با آخرین تغییرات مطالب و رئوس کتاب درس فونت ... ...
این فایل شامل پاسخ برخی تستهای فصل یک راهنمای معلم کتاب شیمی دوازدهم میباشد . شماره تست هایی که پاسخ داده شده است 12-13-14-15-17-18-19-22-27-28-31-32-40-33-36-37-41 کتاب راهنمای معلم شیمی دوازدهم یکی از منابع آزمون دبیری شیمی آموزش و پرورش است این فایل به صورت دست نویس ... ...
اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.
ایجاد وب سایت یامحبوب ترین ها
پرفروش ترین ها
پر فروش ترین های فورکیا
پر بازدید ترین های فورکیا